ساعت 12 و 30 دقیقه است ، 44 نفر از اعضای پسر تا 12 در کانون حضور داشتند . از خستگی هر کداممان یک گوشه افتاده ایم . ثبت نامی ها و اعضای جدید و والدین و هجوم تلفن های اداره هم یک سوی دیگر ، این روز زیبا و شلوغ را با دوربینی که دست همکار هنری مان خانم رشید پور بوده و  ثبت شده  ، ببینید : ( ک . الماسی )

روزهای شلوغی را هر روز سپری می کنیم ، خانواده ها از یک سو و بچه ها از سویی دیگر ، گاه چند خانواده با هم سر می رسند و تا توضیحاتت برای یکی شان کامل می شود،  دیگری از راه سر می رسد و مجددا توضیح می خواهد ، بچه ها تعدادشان از سی نفر رد شده است ، و گاه چهل نفر پسر با هم در مرکز حضور دارند ، ما مربیان هم برحسب وظیفه ی شغلی و انسانی مان ، پاسخگوی مراجعانیم ، در این گیر و دار ، دیدم که میترا عضو تازه ثبت نام شده ی مرکز ، آمد و به همکارم خانم فرخی سلام کرد ، جواب سلامش را گرفت و رفت نشست ، ما درگیر توضیح برای سه خانواده بودیم که با بچه های قد و نیم قدشان برای اولین بار به مرکز پا گذاشته بودند ، مشغول ثبت بچه ها در نرم افزار بودم و پرسش و پاسخ های مربوط به ثبت نام که مجددا صدای سلام میترا راشنیدم و مجددا پاسخ همکارم را ! فرصت نداشتم که گردن بچرخانم ببینمش ،اما صدایش قابل تشخیص بود ، چند دقیقه بعد مجددا میترا بلند شد و به همکارم سلام داد ، همکارم درگیر توضیح دادن فعالیتها و من متحیر از این همه سلام و علیک السلام !!!  دفعه ی چهارم بود که سلام میترا با پرسش خانم فرخی مواجه شد : میترا جان ، چه خبرته ؟؟؟ چند بار سلام می کنی ؟ میترا : خانم ، آخر هر سلام ، هزار تا ثواب دارد ، من الان چهار هزار ثواب برده ام . گاه لذت می بریم از اینکه در این فضا هستیم .... ازاینکه این بچه ها با این خلوص ، برای لحظاتی از جهان بزرگسالی ، کودک درونمان را شاد می کنند ....( ک . الماسی )

همکاران هنری ما با وبلاگ های هنری و شخصی شان به روز هستند . در وبلاگ های هنری این عزیزان می توانید نمونه آثار اعضای مراکز یک و  دو و همچنین آموزشهایی در زمینه ی تکنیک های نقاشی ، سفال ، خوشنویسی و کاردستی را مشاهده بفرمایید : http://rangbarg.blogfa.com/ و naghashi-kanoon.blogfa.com

با حضور کل دانش آموزان دبستان های : یازده گلان، استقلال یک ، استقلال 2 ، بوعلی ، عایشه حسامی ، معراج ،  احرار ، سمیه ، وحدت ، ترکمن ، دکتر صمد نیلوفری ، شاهد ، شهید فهمیده و  اعضای ثابت مرکز بیش از 1500 دعای کودکان سقزی به جشنواره ی بین المللی دستهای کوچک دعا ( حوزه ی هنری استان آذربایجان شرقی ) ارسال گردید . این جشنواره در تیرماه 92 برگزار  و از برگزیدگان تقدیر خواهد شد . ثنا کریمی عضو 9 ساله ی مرکز شماره 2 سقز در سال 90 از برگزیدگان این جشنواره بود که اثرش در مجموعه ی دستهای کوچک دعای سال 90 (ششمین جشنواره سراسری بهترین دعای سال از زبان کودکان و نوجوانان ) به چاپ رسیده است .

نیما بود که گفته بود یاد بعضی نفرات زنده ام می دارد ...، اما گاهی یاد بعضی نفرات هم آدم را می میراند ، ... این روزها... ، روزهای شلوغ ثبت نام ، کسی را می بینم که با شناسنامه ای در دست و تنها برای ثبت نام آمده است ... ، خجالتی و ساکت ، گوشه ای ایستاده و منتظر است تا دعوتش کنم به پرسشی ... ، او را در همین روزهای پارسال دیدم ، با آن شرم همیشگی اش و لابد الان در گوشه ای از بهشت ، دارد اندوه مرا می بیند ... هر کودکی را که این روزها ثبت نام می کنم ، یاد مانی می افتم ... این روزها قیافه اش را بیشتر مرور می کنم و گوشه هایی از دلم درد می کند ... ، تیر می کشد و باید خودم را در انبوه شلوغی ها و روزمرگی ها گم کنم ... روحت شاد پسرم ...  ( ک . الف )