به مناسبت هفته ی جمعیت ، مرکز بهداشت شهرستان سقز با همکاری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوان شماره 2  ، مسابقه ی نقاشی خانواده ی سالم را با حضور کودکان و نوجوانان برگزار کردند . طی اجرای مسابقه که خانم ژیلا حامدی  ، مربی هنری مرکز ، داوری آن را برعهده داشتند ، از آثار برگزیده با اهدای جوایز تقدیر به عمل آمد .

با همکاری مرکز بهداشت شهرستان سقز و معاون اجتماعی مبارزه با مواد مخدر ، ویژه برنامه ی ای با حضور والدین و اعضای دختر و پسر مرکز شماره 2 سقز برگزار شد . طی اجرای این ویژه برنامه مسوول مرکز شماره 2 سقز خانم پروین فرخی ضمن خوشامد گویی به حضار وارائه ی توضیحاتی پیرامون فعالیتهای مرکز ، از حضور پررنگ کودکان و نوجوانان ووالدین در مرکز تقدیر نمودند و سپس سرکار خانم شیرین احمد پناه کارشناس سلامت و روان اداره ی بهداشت شهرستان سقز به ارائه توضیحاتی جامع و کامل در خصوص چگونگی مبارزه با مواد مخدر و برخورد با فرد معتاد در خانواده و جامعه ارائه نمودند و سپس سرگرد قادر باقری ، ستوان دوم آقای طاهر محمودی و سروان جواد سید محمدی به ارائه ی توضیحات کاملی همراه با تصویر برای والدین پیرامون این موضوع پرداختند . در پایان ویژه برنامه نیز از اعضای فعال  با حضور مربیان بخشهای فرهنگی و ادبی مرکز با اهدای کتاب تقدیر به عمل آمد .

این روزها آنقدر مرکز شلوغ است که حتی فرصت ندارم پیامهای وبلاگ را بخوانم ، به ندرت اگر فرصت کنم خبری را درج می کنم و می روم ، ساعت 2 که از خستگی راه خانه می گیرم ، فرصتی برای فکر کردن پیدا می کنم ، فکر کردن به اینهمه دغدغه که در آدمها می بینم و در شلوغی خیابانها ، این اثر را در شلوغی همین روزها نوشته ام ، هرچند که غمگین است و برایم یادآور یک حادثه ی تلخ ...:  به قلم : کوثر الماسی .

***

زیبایی ات / در بلوار انقلاب / پرت شد / و از تو تنها مشتی استخوان جمع کردیم/  ما پیکر پاره  ی ترا / از میان هزاران آدم زنده / که ایستاده بودند تا با پیکرت عکس یادگاری بگیرند / از خونابه ی ریخته بر کف خیابان / به بیمارستان بردیم / لاجرم مرگ برایت یک صندلی گذاشت تابنشینی / و مرگ خودش / تکه های دست و پایت را بهم دوخت / تا شبیهه عکست شوی  ، / بر جلد شناسنامه ای که فوت خورده بود / تو نمرده بودی / مادرم که ترا / پای پیاده تا بیمارستان دویده بود / مادرم که ترا / با خون و پیکر از هم جدایت / تا بیمارستان کشانده بود / مرده بود... / مادرم مرده بود ، / وقتی بیمارستان / برای تو / یک تخت خالی نداشت ! ....( کوثر الماسی )

دعاو نیایش، دستهای روبه دعا ، یا دعاهای آسمانی هرروز اعضا قبل از شروع فعالیت ها، با ذکر و یاد خداوند و بلند کردن دستهایشان همراه بامربی، به دعا کردن وشکر گذاری برای تمام نعمت هایی که خداوند به بندگا نش عطا فرموده می پردازند. تا با عمل کردن به درسهای حیات بخش قرآن کریم ، درس آموزی از قرآن مجید ، تدبر درآیات قرآن کریم و فهم معارف قرآنی ،فضای کانون توسط دعا های کودکان و نو جوانان معنوی و پر بارتر شود.

مدیریت محترمه ی استان کردستان :

سرکار خانم سهیلا شیخی:

باخبر شدیم که در غم فراق عزیزی به سوگ نشسته اید ، بر خود واجب دانستیم که از طرف همه ی همکاران مرکز شماره ی 2 سقز تسلیت بگوییم و از خدا بخواهیم که به بازماندگان صبر و به روح آن مرحوم ، حشر با اولیاء و انبیاء را عطا فرماید . ما را هم در غم خود شریک بدانید .