مرکز فرهنگی هنری شماره 2 سقز | ||
با آنکه خرداد بود و بوی امتحانات آخر سال از هر سو به مشام می رسید ، اما در خانه ها از کوچک و بزرگ از مدرسه ای و غیر مدرسه ای گرفته تا پیر و جوان و زن و مرد ، همه پای تلویزیونها جمع بودند ، تا دقایقی دیگر ، مثل همیشه اخبار ساعت 30/8 دقیقه شب شروع می شد و همه برای دیدن تصاویری از امام لحظه شماری می کردند . زندگی امام در بستر بیماری ، چنان عجیب و زیبا است که نظر هر بیننده ای را بی اختیار به خود جلب می کند . آن نمازهای سر وقت حتی به هنگام درد ، آن رکوع و سجودهای مشقت بار با شیشه ی سرم . تلاوت قرآن مکرر درنیمه شبها ، آن نشستن و برخاستنهای پر رنج اما صبورانه ، آن تبسم های شیرین و دلکش در برابر ملاقات کنندگان . چشم نوازیها و بوسه های گرم بر پیشانی آن نوزاد نورسیده . تماشای اندک غذایی که به دهان می رساند ، شنیدن هر کلامی که برلب می آورد . دیدن هر لحظه زیبایی که با رفتار مخلصانه ی خود می آفرید . همه صحنه به صحنه فریاد می زد که امام همچنان در میان آنان و ماست .عقربه های ساعت زمانی که 30/8 دقیقه شب را می نواخت ، در آن لحظات هیچ کس نمی توانست پیش خود حتی تصور کند ، آنچه که اکنون و تا لحظاتی دیگر بر امواج نامرئی تلویزیونها سراریز خواهد شد : غمبارترین و تکان دهنده ترین خبری است که به زودی امواجی طوفانی از انسانهای سرگشته و مغموم را روانه ی کوچه و خیابانها می کند . . . کوچه و خیابانهای منتهی به سربالایی ده کوچکی که در بیمارستان کوچک خود ، قلبی به بزرگی یک ملت را تحت درمان خود داشت . و اکنون ما نیز چونان قطره ای از این ملت به سوگ رهبر فرزانه ی خود نشسته ایم . اجرای ویژه برنامه ی سالگرد رحلت رهبر فرزانه ی انقلاب اسلامی ایران ، بهانه ای برای کم کردن غم بزرگ کوچ خورشیدی بود که هرگز غروب نکرد و راهش و نامش و یادش همواره با ما و کودکان و نوجوانان این مرز و بوم همراه است . مرکز شماره 2 سقز نیز به مناسبت فرا رسیدن سالگرد رحلت امام خمینی ( ره ) ، در بخش فرهنگی با تلاوت قرآن مجید نذر روح پر فتوح و ملکوتی حضرت امام خمینی ( ره ) ، معرفی شخصیت وآثار امام راحل ، معرفی کتاب خورشید در کوچ از مجموعه ی روزها و رویدادها اثر مریم جمشیدی ، معرفی وقایع و ایام همراه با فضاسازی متناسب با این ایام ، خوانش اشعار امام ( ره ) و مرثیه خوانی توسط اعضا و مربیان مرکز ، یاد و خاطره ی بنیانگذار نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران را زنده نگه داشتند . همچنین در بخش ادبی خلق آثار ادبی در سوگ امام ( ره ) توسط اعضا ی نوجوان با عنوان : یاد امام و اجرای طرح ادبی نامه ای به امام و در بخش هنری ( نقاشی ) : تهیه ی کلاژ با موضوع امام و کودکان و در بخش فعالیت خوشنوسی و سفال : ساخت قاب عکس امام ( ره ) و نوشتن نام امام روی رقه های گلی ، خوشنویسی با تکنیک سیاه کاری و خوشنویسی کلاژ عکس امام با خط تحریری از جمله برنامه های دیگر این ویژه برنامه بود . نمونه ای از آثار ادبی اعضا : در سوگ تو آسمان رنگ پیراهن سیاه مادرم است در سوگ تو ابرها دستمال کاغذی کم آورده اند در سوگ تو بهار معنای حقیقی خود را از دست داد ....! شیلا برقعی - گروه سنی : د .
[ چهارشنبه 90/3/11 ] [ 11:12 صبح ] [ نویسنده :مرکز فرهنگی هنری شماره 2 سقز ]
مادر تجلی عشق و فداکاریست ، باغبانی ست که عاشقانه جوانه هایش را از گزند باد و باران و برف محافظت می کند ، چونان درختی استوار می ایستد و از گذشت برف و باران و تگرگ ، شکوه نمی کند ، به مناسبت تجلیل از مقام مادر ، مربیان مرکز شماره 2 نیز با حضور اعضای فعال مرکز و دانش آموزان مدارس بوستان و سمیه در دو نوبت مجزا با اجرای فعالیتهای فرهنگی و هنری و ادبی در این امر مشارکت کردند . معرفی وقایع روز سوم خردادماه ، اجرای سرود و دکلمه در وصف مادر ، سر دادن شعار : خرمشهر را خدا آزاد کرد ، معرفی کتاب زندگانی حضرت فاطمه ( س ) اثر منصور کریمیان ، اجرای مسابقه ی ادبی زیباترین واژه در وصف مادر ، اجرای مسابقه ی طناب کشی ، کارگاه خوشنویسی به شیوه ی درشت نویسی کلمه ی خرمشهر همراه با خط تحریری ، سرمشق نویسی به شیوه ی خط تحریری در وصف مادر ، اجرای فعالیت نقاشی با تکنیک چاپ اثر انگشت ، با موضوع : مادر فرشته ی پاکیها و اجرای مسابقه ی بین المللی صلح و آشتی ، میلاد فرخنده ی حضرت فاطمه زهرا ( س ) و فتح خرمشهر ،از جمله فعالیتهای اجرایی این روز بود .
[ چهارشنبه 90/3/4 ] [ 12:18 عصر ] [ نویسنده :مرکز فرهنگی هنری شماره 2 سقز ]
همزمان با روز آزاد سازی خرمشهر ، ویژه برنامه ی بزرگداشت ولادت باسعادت حضرت فاطمه ( س) و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی ( ره ) و روز مادر در مرکز شماره 2 سقز برگزار شد طی این ویژه برنامه با حضور اعضا ی مرکز و دانش آموزان دبستان دخترانه ی استقلال ، مربیان به معرفی شخصیت حضرت فاطمه ( س ) و امام خمینی ( ره ) ، معرفی کتاب دختر آسمانی اثر سید مهدی شجاعی ، معرفی وقایع روز فتح خرمشهر و اجرای مسابقه ی نقاشی با موضوع : (( مادرم گلی از بهشت است )) پرداختند. [ سه شنبه 90/3/3 ] [ 12:47 عصر ] [ نویسنده :مرکز فرهنگی هنری شماره 2 سقز ]
هیچ چیز نمی تواند خاطره ی حضور رهبر را از ذهن شهر پاک کند ، کودکان و بزرگسالان شهرستان سقز ، بی صبرانه منتظر بهاری دیگر هستند تا از این کوچه بگذرد و دل و جان را از رایحه ی جانبخشش سرشار کند . همزمان با اجرای این مسابقه برای دانش آموزان بازدید کننده از فعالیتهای کانون ، اعضا ی مرکز نیز دست به قلم شدند و دل نوشته های خود را در دومین سالگرد ورود رهبر فرزانه ی انقلاب آیت ا... خامنه ای به استان کردستان بر دل سپید کاغذ نگاشتند . اعضای کلاس نقاشی نیز با قلم مو و رنگ ، رنگی دیگر بر این خاطره زدند و با شرکت در بخش نقاشی این مسابقه ، طرحی نو زدند . بخشی از آثار شرکت کننده ی اعضای نوجوان مرکز در این جشنواره به حضورتان تقدیم می شود : (( رهبرم وقتی که تو آمدی .... )) مگر بهار از تو نشانه ندارد که درختان به احترم تو ایستاده اند ؟ مگر باران از تو نشانه ندارد که دریا از تو آرامش گرفته است تو آن صبحی که دنیا را زنده کرده ای آمدنت اما شگفت تر بهشتی بود ... آذین اعظمی – گروه سنی : د – مرکز شماره 2 سقز . (( رهبرم وقتی که تو آمدی ... )) آمدنت نوید نوترین روشنی بود شگفتا ما ایستاده بودیم و بهار از مقابل ما رد شد !
بشری احمد پور – گروه سنی : د – مرکز شماره 2 سقز . (( رهبرم وقتی که تو آمدی ... )) کاش برگی بودم که زیر پایت افتاده بود آه ای شکوه شگفت در کدام فصل در کدام روز دیگر از پاییز این کوچه گذر خواهی کرد و زمین را از نجوای شیرین انگشتانت سرشار می کنی ؟ شرمین شوکتی – گروه سنی : د – مرکز شماره 2 سقز .
[ سه شنبه 90/2/27 ] [ 12:42 عصر ] [ نویسنده :مرکز فرهنگی هنری شماره 2 سقز ]
امروز بیست و یک اردیبهشت 1390 است ، دانش آموزان سوم مقطع ابتدایی دبستان مردوخ مهمان کانون هستند ، فکر می کنم حافظه ی بچه ها آنقدر قوی هست که یادشان باشد رهبر کشورشان کی به سنندج تشریف فرما شده است . با مقدمه ای بچه ها را برای نوشتن آماده می کنم ؛ از آنها می خواهم نامه ای در دومین سالگرد ورود رهبر عزیزمان به استان کردستان بنویسند ، و آنچه می خوانید نوشته های صادقانه و زلال بچه هاست که حیفم آمد به تیغ ویرایش زیباییشان را از بین ببرم ، هیچ کلمه ای را حذف نکرده ام و اگر کلمات کردی یا با املای غلط در متن نامه ها به چشم می خورد ، عین نامه ی بچه را نوشته ام تا شما هم از مطالعه ی این همه خلوص و پاکی لذت ببرید . سلام پدر عزیزم آیت ا...خامنه ای ، من از شما می خواهم که به خواهرم کمک کنی از ترف خودت ، به خواهرم لیلا پول بدهی تا در درس هایش موفق بشود ، پدر عزیزم آیت الله خامنه ای فکر نکنی که من پدر ندارم ، دارم ولی یک اتفاق در زندگی ما پیش افتاده است که پدرم با خواهرم دعوا کرده و به آن پول نمی دهد درس بخواند . سمیه مصطفایی - کلاس سوم - دبستان مردوخ . سلام ای رهبر عزیز ما ، من شما را خیلی دوست دارم ، من از شما گوشواره و بازنه ی طلا می خوام . ویدا راهنما - کلاس سوم - دبستان مردوخ . سلام رهبر عزیزم امیدوارم حالت خوب اشد امروز ما به کانون پرورش فکری کودکان آمدیم و از ما خواستند نامه ای برای شما بنویسیم رهبر عزیزم من از شما می خواهم برای ما دعا کنی که خانه مان را تمام کنیم و برویم در آن زندگی کنبم چون ما خانه ی خودمان نیست . اوین فرج پور - کلاس سوم - دبستان مردوخ . با عرض سلام و خسته نباشی به شما آیت الله خامنه ای امیدوارم سلام گرم مرا بپذیرید و من خیلی شما را دوست دارم و از شما می خواهم که به شهرستان سقز بیایید و من می گویم و خواهش می کنم که به ما کامپیوتر بدهید و سلام گرم مرا بپذیرید و من از شما خواهش دارم که به شهرستان سقز بیایید و برای ما نصیحت و راهنمایی کنید . دیبا عزیزی - کلاس سوم - دبستان مردوخ . با سلام . ما همه ی دبستانی ها و راهنمایی ها ترا دوست داریم برای این که تو کشورمان را نگه داشتی حتی تو نزاشتی که دبستانی ها و راهنمایی های کشورهای دیگر به ایران حمله بکنند ، ما دبستانی ها این نامه را به تو تقدیم می کنیم . ما دبستانی ها به شما احترام می گذاریم فقط ما ترا دوست داریم . سارینا شیر محمدی - کلاس سوم - دبستان مردوخ . سلام به رهبر عزیز و گرامی ، من امیدوارم که همیشه سربلند باشی و هیچ وقت خم ( غم ) نخوری . من به کشورم ایران خیلی افتخار می کنم . اوین پاداشی - کلاس سوم - دبستان مردوخ . سلام رهبر عزیزم من می خواهم سال دیگر که به شهر ما آمدی مدرسه ی ما را تعمیر کنند و برای ما تخت وایتپورد بخری . من می خواهم اگر به شهر سقز آمدی به مدرسه ی مردوخ بیایی . نگین محمدیان - کلاس سوم - دبستان مردوخ . سلام رهبر عزیزم ، ما می خواهیم که کشورمان سر برز شود ، وقتی به سقز بیایی ما خیلی خوشحال شدیم . آیدا فرامرزی - کلاس سوم - دبستان مردوخ . سلام آقای آیت الله خامنه ای ، اسم مادر من ایران است من دوست دارم در سفر بعدی به کشور سقز بیایید و دوباره ما را خوشحال کنید . ملیکا صالح زاده - کلاس سوم - دبستان مردوخ . سلام به پدر عزیزمان حضرت آیت الله خامنه ای من و دوستانم شما را خیلی دوست داریم و پدر من بی کار است لطفا به ما کمک کنید تا به سرکار برود اگر شما به من کمک کنید تا پدرم به سرکار برود من از شما خیلی تشکر می کنم . مبینا امینی - کلاس سوم - دبستان مردوخ . با ارض سلام من به پیشواز شما در سالن کاوه آمدم پارسال و چهره ی شما خیلی زیبا بود . امیدوارم دوباره برگردید . سمیرا آقاجی - کلاس سوم - دبستان مردوخ . با عرض سلام و خسته نیاشید خدمت رهبر عزیم ( عظیم ) و محترم . من خیلی خاسته ها دارم و یکی این است که در آینده پولیس شوم و هرچه زودتر شما را بینم . پدر من کارگر است امیدوارم در یک شرکت مشغول به کارش کنید . ریزان میرزایی - کلاس سوم - دبستان مردوخ . [ چهارشنبه 90/2/21 ] [ 11:56 صبح ] [ نویسنده :مرکز فرهنگی هنری شماره 2 سقز ]
|
||
[ طراحی : نایت اسکین ] [ Weblog Themes By : night skin ] |