سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نویسنده با شروع داستان سهراب تو باید بزرگ طایفه شوی داستان را شروع کرده ماجرای سرنوشت شخصیت اصلی که سهراب می باشد ، با شیوه ای فصیح و رسا و روان و استفاده از شخصیتهای فرعی رستم و وسهراب ، امپراطور ، حسنی ، گنجشکک ، ماه پیشونی ، نمکی ، قایم باشک ، سیمرغ ، بهزاد ، اسب کیخسرو و قصه بازی ، سهراب را وارد دل قصه ها کرده  که هر کتاب بازگو کننده ی شخصیتها قصه و سرنوشتهای آنان است. هرکسی سرنوشتی دارد و هرکه به کار خود سرگرم است ، وضعیت خوب و بد بودن شرایط زندگی به خود فرد برمی گردد. هیچ چیز تغییر نمی کند همه چیز سر جایش است و این خود افراد است  که باید بتواند با سرنوشت و فراز و نشیبهای زندگی ، دست و پنجه نرم کنند بعضی اشخاص در مادیات غرق می شوند، که انسانیت را فراموش می کنند. و فقط به خود اندیشند.و برایشان مهم نیست دیگران به  چه سرنوشتی مبتلا می شوند ، و چه عواقب بدی در مسیر زندگیشان قرار می گیرد ، شخصیت اصلی داستان با داستانهایی که پدربزرگ برایش تعریف کرده ، سفر می کند و وارد دل قصه ها می شود ، شاهد سرنوشت و زندگی آنها است .بعضی وقتها فهمیدن انسانها برای چرایی مسئله یا حل مسئله آنها را با مشکلات روبرو می کند ،که باید بتوانند با راهکردها مسیر عبور را فراهم کند. و به این امر برسند که هر کاری راهی دارد ، زندگی کردن با قصه ها ، و کتابها و دل دادن به آنها ، انسانها یی را که خود  را فراموش کرده اند ، به دنیای واقعی که هستند و باید باشند برمی گرداند ، کتاب وقت قصه  من را صدا کن ، بیان زندگی فردی را  اشاره می دهد که پدرش فوت کرده و مادرش از کشور کانادا برگشته، که علاوه بر شرکت در تشییع جنازه ی شوهرش ،به مطالب درج شده در وصیت نامه آگاه باشد . و پسر و نوه اش را باخود از کشور ایران خارج کند وپسرش مادر سهراب را طلاق داده و همراه با فرزند و نوه اش به کانادا برگردند . و به امورات زندگی و راه اندازی پمپ بنزینی که در آنجا داشت ، بپردازد . و چون مادرسهراب وطن خود را دوست داشت و به خاکش و ملیتش ایمان داشت تحت هیچ شرایطی حاضر نبود کشورش را ترک کند و برای زندگی کردن دائمی به خارج از کشور سفر کند . از آن طرف بهزاد پدر سهراب با وسوسه هایی که ماه بانو مادر بهزاد در دلش انداخته بود ، بهزاد را آماده کرد که بتواند زنش را طلاق بدهد و پسرش سهراب را از مملکت خارج کند و با ماه بانو برای همیشه در کانادا زندگی کنند ، سهراب در لابلای قصه هایی که با آن زندگی می کرد ، در  پی راه حل مشکل بود ، و مدام در قصه ها سفر می کرد. تا با درس گرفتن ازشخصیتهای داستان ، زندگی خانوادگی خود را حفظ کند و برای همیشه این پیوند اصیل خانوادگی پایدار و مستحکم بماند و تحت هیچ شرایطی هیچ چیز و هیچ کس نتواند، برای از هم پاشیدگی خانواده اش قدمی بردارد . در آخرین لحظه بهزاد پدر سهراب به یاد قصه های پدرش می افتد که در کودکی برایش تعریف می کرد و در آن لحظه در قصه ها گم شد، به پدرش گفت کاش زنده می ماندی و برایم قصه تعریف می کردی و مثل همیشه خوب به قصه هایت گوش می دادم ، پدرش برای لحظه ای به ذهنش آمد و به او گفت : همه ی این قصه ها که برای سهراب تعریف کرده بودم برای تو هم ،تعریف کرده بودم ، و لی تو آنها را فراموش کردی ، اما سهراب نه تنها فراموش نکرد بلکه با قصه ها زندگی کرد. و با کمک قصه های کتابها ، می خواست مادرش فریبا را از این همه ترس و اضطراب و دوری از فرزندش را نجات دهد. و او را به زندگی امیدوار کند . بهزاد به خود آمد و با تداعی شدن قصه های دوران کودکیش خود را که گم کرده بود دوباره بازیافت ،و این شروع خوبی بود برای پایدار بودن خانواده اش و جلوگیری از   ، از هم پاشیدگی زندگیشان. کتاب از لحاظ ظاهری و طرح روی جلد مناسب گروه سنی د و ه می باشد و به لحاظ محتوایی با خواننده ی خود ارتباط برقرار کرده ، سیر ارائه ی داستان منطقی و جذاب بود .  نویسنده با رعایت آستانه ی ظرفیت مخاطبان گروه سنی ، خوب توانسته است با مخاطب ارتباط برقرار کند و تاثیرات مثبتی ارائه دهد . پیوند بین داستان و مخاطب تاثیر گذار بود ه ،از لحاظ فونت مناسب ، قیمت مناسب و تصویر روی جلد با محتوای کتاب هماهنگی دارد . جنس جلد گلاسه و صفحات مرغوب است . شماره صفحه و شناسنامه رعایت شده است و سفید خوانی نیز رعایت شده است . قیمت کتاب نیز مناسب است عنوان کتاب با موضوع داستان سنخیت دارد خط عنوان کتاب گیرا است از نظر محتوایی مکان و زمان داستان معلوم است ،و به ملیت اشاره شده است ، شخصیت پردازی داستان خوب بوده و آخر داستان خوب جمع بندی شده ، شخصیت اصلی حضور داشته و هیجان کافی برای ادامه ی داستان در مخاطب ایجاد می کند، وشخصیت های قصه ها ، از بکار بردن جملات نامناسب،خطاب به دیگر شخصیتهای داستان پرهیز کرده اند ونقش راهنما گری در ارتباط با دیگرعناصرمنفی داستان داشته اند. اتفاقات داستان در ارتباط با یکدیگر هستند ، موضوع کتاب خوب و یکدست  وبا زبان غیر مستقیم مخاطب را به خود جذب کرده و در مخاطب هیجان و احساس و لذت مطالعه را ایجاد می کند . زبان متن ساده و قابل فهم و مناسب گروه سنی است .نوع و شیوه ی مطرح کردن داستان که نویسنده خواسته با عناوین و اسمهای اشاره شده باعث ارتباط و جذابیت داستان بوده باشد ،مناسب است .نویسنده دررسیدن پیام به مخاطب موفق بوده  و در ارائه ی مطالب از طرح نو استفاده کرده ودر بیان داستان موفق بوده است . داستان بصورت تخیلی و اقعی روایت شده است،موضوع داستان علیرغم تکراری بودن به دلیل اینکه این موضوع در زندگی روزمره جامعه امروز ما بسیارتکرار می شود موضوع تازه وبکر نیست،اما نویسنده با بیان خلاقانه خود وبا آوردن داستانهای قدیمی در متن محتوای داستان خود،موضوع قصه را از تکراری بودن دور کرده است   .به قلم : پروین فرخی / مسوول مرکز شماره 2 سقز .                                    


[ شنبه 91/3/20 ] [ 11:26 صبح ] [ نویسنده :مرکز فرهنگی هنری شماره 2 سقز ]
موضوعات وب
امکانات وب
بازدید امروز: 41
بازدید دیروز: 20
کل بازدیدها: 521555